Web Analytics Made Easy - Statcounter

هم میهن نوشت: چهره‌های هنری و سلبریتی‌ها در هر جامعه‌ای ازجمله جامعه ما مخالفان و موافقانی دارند. همچنان‌که در فوتبال هم مبتنی بر فرهنگ هواداری، بازیکنان در کانون ستایش یا نکوهش مردم قرار می‌گیرند که کری‌خوانی برخاسته از همین مناسبات است.

البته قصه پروانه معصومی و ناصر طهماسب، متفاوت است و جدالی که بر سر قبض و بسط محبوبیت آن‌ها در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی پیش آمده، در ذیل نسبت سینما و سیاست قابل تفسیر و صورت‌بندی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بر این اساس دوری یا نزدیکی به هسته قدرت و نهاد‌های آن، به معیار و محک افکار عمومی برای میزان مردمی‌بودن آن‌ها تبدیل شده است. این مسئله درواقع بخشی از پیامد شکاف دولت-ملت است که در سال‌های اخیر بیشتر شده و به مرزبندی‌های هنرمندان در بین مردم دامن زده است.

باید به این پرسش پاسخ دهیم که چرا میزان همکاری یک هنرمند با بخش‌هایی از نهاد‌های حاکمیت به معیار سنجش اعتبار و محبوبیت هنرمندان تبدیل شده است؟ چرا مردمی که تا همین دودهه پیش پای تلویزیون، برنامه‌ها و سریال‌های آن می‌نشستند و اثر هنرمندان را به تماشا می‌نشستند، حالا همکاری هنرمندان با تلویزیون را دلیل و معیاری برای طردشدگی و بی‌اعتباری آن‌ها قرار می‌دهند؟

مردم همان مردمی هستند که هنرمندان خود را شیفته‌وار دوست داشتند، در هر جایی مهر و علاقه خود را به آن‌ها ابراز می‌کردند و الان اگر نقد تندی می‌کنند و می‌نویسند، نمی‌توان آن‌ها را مورد سرزنش قرار داد. نمی‌شود اگر مردم با نگرش یک جریان و جناح سیاسی و فکری همسو نبودند و هنرمندان همراه با آن جریان را مورد نقد قرار دادند، مورد حمله و هجمه قرار گیرند. نمی‌شود هرجا مردم با ما همراه بودند، ملتی شریف باشند و هرجا همسو نبودند، فریب‌خورده و زامبی و القاب و عناوین سرزنش‌گرانه دیگر.

مگر همین مردم نبودند که به هنرمندان اعتبار و افتخار بخشیدند، آن‌ها را بر صدر نشاندند و قدر و قیمت دادند؟ مگر همیشه هنرمندان نمی‌گویند، افتخار و اعتبار خود را از مردم می‌گیرند؟ پس چه می‌شود که وقتی همین مردم به گلایه و نقد، اظهارنظری درباره فلان هنرمند می‌کنند، اینگونه با الفاظ درشت و نادرست مورد نوازش قرار می‌گیرند؟

بله می‌توان درباره نوع اظهارنظر و مؤدبانه بودن یا نبودن آن دغدغه داشت که نقد هنرمند هم به زبان هنرمندانه نیاز دارد و اگر با گرایش‌های سیاسی و فکری هنرمندی موافق نبودیم، نمی‌توانیم هنرش را انکار کنیم. چنانکه نمی‌توان صدای سحرآمیز و جادویی ناصر طهماسب و توانایی بالای او را در صداپیشگی، انکار کرد که او بدون‌شک یکی از قله‌های هنر دوبله و گویندگی ایران بود و انکار هنر او چیزی جز اثبات هنرنشناسی خود نیست. اما نمی‌توان هرگونه نقدی به عملکرد و کارنامه یک هنرمند را مصداق زامبی‌گری و واژه‌هایی ازاین‌دست دانست.

منبع: فرارو

کلیدواژه: ناصر طهماسب پروانه معصومی قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۸۶۷۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

انتقاد یک مقام سابق از عروسی مجلل دختر شمخانی

به گزارش «تابناک»، حجت الاسلام یدالله حبیی نماینده پیشین ولی فقیه در وارت دفاع در یادداشتی که در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شده است نوشت:

امیر دریابان علی شمخانی از بقیة‌السلف سپاهیان و مجاهدان و امتحان داده‌های جبهه و جنگ است و کارنامه پرباری از جهاد و خدمت در بخش‌های اجرایی و راهبردی نظام دارد.

شجاعت در میدان، شهامت در بیان، ذهن تحلیل‌گر، صداقت و گریز از نمودها و تأکید بر بودها یعنی بی‌نقش وتکلف، نگاه جامع به مسائل، رفیق نواز، خطرپذیر، سعه صدر در مدیریت، تحمل پذیر، مدیرپرور، مسجدساز و مسجد دوست و... از خصوصیاتی هستند که من از او سراغ دارم وامیدوارم امروز که بعنوان یک کهنه سربازومشحون از تجارب است این خصوصیات فرایند ومراحل کمال وتمام خودش را طی کرده باشد.

شاید در ذهن کثیری از مردم او همچنان رزمنده بسیجی، سپاهی و امیر باشد و شناختی از سایر فعالیتهای او نداشته باشند و خاطره فرماندهی نیروی زمینی سپاه و حضور در نیروی دریائی ارتش و وزارت دفاع را در ذهن خود مجسم کنند.و کسانی او را بواسطه مسئولیتهای ستادی خارج از نیروهای مسلح بشناسند ولی امروز جمع کثیری از مردم بواسطه فضای مجازی آقای شمخانی را در جبهه اقتصادی می‌شناسند اگرچه حضور او همانند تعداد قابل توجهی از صاحب منصبان ارشد نظام در بخش اقتصادی در سایه است و فرزندان و خویشان حضور مستقیم آنان را غیر ضرور نموده است.

این از آثار عصر اطلاعات و انفجار اطلاعات است که کره زمین را به مثابه یک خانه با دوربین مدار بسته، تصویر نگاری می‌کند و لحظاتی بعد به نمایش میگذارد که در نوع خود بسی مطلوب است اگرچه بدور از آسیب و تهدید نیست.

آقای شمخانی از جمله افرادی است که حضور خود و فرزندان جبهه وجنگ را در فعالیت‌های اقتصادی ضروری، شرعی و یک عمل انقلابی می‌داند یعنی اینکه کشورگرفتارجنگ اقصادی و تحریم‌های ظالمانه است (صغرای قضیه) وکسانی توانائی و شایستگی حضور در این جبهه را دارند که امتحان داده و کشور را از جنگ تحمیلی نجات داده‌اند و به نظام و انقلاب باور دارند نظیر ما (کبرای قضیه) پس ما نسبت به حضور در این جبهه وظیفه داریم (نتیجه). بنابراین حضور در جبهه اقصادی نه تنها مذموم نیست بلکه ممدوح ومشکور است چراکه با همه وجود درک میکنیم مشکلات اقتصادی وتحریمها چه بلائی برسر مردم آورده است و فقر بر گروه‌های زیادی از مردم چنان مجسم نموده است که خوف فتنه کفر وعصیان می‌رود پس آقای شمخانی و پسران وامثالهم کار بزرگی انجام داده و می‌دهند وبجای سرزنش باید مشکور باشند.

اما و صد اما که خود آقای شمخانی زیرک نیز می‌داند چرا بازتاب اجتماعی عمل مجاهدانه آنها گونه‌ای دیگر است، چرا مردم بجای تشکر باید سرزنش کنند ودر هر محفل ومجلس باید صحبت ایشان و فرزندان وی و سایرین باشد؟

حقیقت این است که مردم اولا در جریان درست اطلاعات و اطلاع‌رسانی نیستند وتاکنون ندیده ونشنیده‌اند فعالان اقتصادی کلان، گزارشی از نقطه آغاز وفراز و فرود خود را به مردم ارائه دهند ومدیریت در ابهام وانتظار اینجا هم اثر بد خود را گذاشته است واز طرفی برای مردم قابل قبول نیست به هر دلیل مسئولین وفرزندانشان فعالیتهای اقتصادی بکنند.

شاید مفروضشان این است که بدون رانت محال است به این سطح از ثروت برسند. پس راهکار چیست؟ راهکار این است که بین دو کار یکی را قبول کنند حضور در ساختار نظام بدون فعالیت اقتصادی ویا حضور در بازار وبخش خصوصی و بدون داشتن مسئولیت. شاهد زنده این مقوله رفتار و آداب مقام معظم رهبری است. مگر ما مدعی اطاعت از او نیستیم‌! حوزه اطاعت شامل قول، فعل و تقریر رهبری است و از این حیث حجت را بر همه تمام کرده است.

من به برادر عزیز شمخانی عرض میکنم فعالیت اقتصادی الزامات والتزامات خود را دارد چون خود را اولی از دیگران به نصیحت میدانم به ایشان و همردیفان ایشان درکشوری ولشکری توصیه می‌کنم تکلیف خود را از حیث فعالیت اقتصادی روشن کنید وافکارعمومی را با اصلاح امور اقناع کنید.

برای مردم قابل پذیرش نیست وقتی چندین دهک تا پایان عمر امکان تهیه مسکن ندارند، بیش از شصت میلیون نفر یارانه بگیر هستند، مشکلات اقتصادی از جمله پاشنه آشیل‌های نظام است، سن ازدواج بالا رفته است ودهها مشکل وآسیب ذهن مردم را مشغول کرده است مشاور بالاترین فرد کشور مجلس عروسی خود را در هتل کذائی برگزار کند و ما را در پاسخگوئی به این مقولات ناگزیر به نوشتن این نصیحت نامه بکند.

اگر این مجالس را ثروتمندان بخش خصوصی برگزار کنند که می‌کنند مگر اشکالی دارد؟ مهمترین پشتوانه ما در حدوث وبقاء انقلاب اسلامی، مردم بوده و هستند واین توصیه امام خمینی(ره) نیز هست، پس هوای مردم را داشته باشیم. امیدوارم برادر عزیزم علی شمخانی از نصیحت دوست خود نرنجد و این نوشته را تذکری بداند که دلسوزانه تقدیم او می‌شود .

دیگر خبرها

  • چرا ایران تحریم‌ناپذیر است؟
  • انتقاد از اختصاص ردیف اعتباری خاص برای سفر رئیس جمهور
  • انتقاد یک مقام سابق از عروسی مجلل دختر شمخانی
  • شکست جادوگر بریتانیایی پس از توهین به وفایی
  • بی‌عدالتی‌ها پتروشیمی‌ها در حق مردم استان بوشهر پذیرفتنی نیست
  • انتقاد معاون استاندار از آپارتمان‌سازی در قم
  • انتقاد استاندار لرستان از تورم شدید نیروی کار در شهرداری‌ها
  • نوگرایی و جوانگرایی شرط پویایی یک جامعه است
  • (ویدئو) افشاگری عجیب درباره ایرج طهماسب
  • افشاگری عجیب درباره ایرج طهماسب